شــــــیــــــــدا مـــــصــــــــدق  Sheyda Mosadegh

شــــــیــــــــدا مـــــصــــــــدق Sheyda Mosadegh

یه وقتایی تمام دین *** همین آزادگی میشه
شــــــیــــــــدا مـــــصــــــــدق  Sheyda Mosadegh

شــــــیــــــــدا مـــــصــــــــدق Sheyda Mosadegh

یه وقتایی تمام دین *** همین آزادگی میشه

به بهشت نمی روم اگر مادرم آنجا نباشد!

مطلب زیر رو یکی از دوستان برام ایمیل کرده که حیفم اومد اونو در وبلاگم درج نکنم هر چند فکر کنم ایشون نیز مطلب رو از اینترنت گرفته اند.

بعداز پایان تحصیلاتش برای ارشاد و راهنمایی مردم به محل زندگی‌اش بازگشت.

چند ماهی در کسوت روحانیت به مردم خدمت می‌کرد،

تا اینکه زنی برای پرسش مساله‌ای که برایش پیش آمده‌بود پیش وی می‌رود.

از وی می‌پرسد «فضله‌ی موشی داخل روغن محلی که حاصل چند ماه زحمت و تلاش‌ام بود، افتاده است، آیا روغن نجس است؟»

او با وجود اینکه می‌دانست روغن نجس است، ولی این را هم می‌دانست که حاصل چند ماه تلاش این زن روستایی، خرج سه چهار ماه خانواده اش را باید تامین کند؛

به زن گفت نه، همان فضله و مقداری از اطراف آنرا در بیاور و بریز دور، روغن دیگر مشکلی ندارد.

بعد از این اتفاق بود که او علی‌رغم فشار اطرافیان، نتوانست تحمل کند که در کسوت روحانیت باقی بماند.

این اقدام به طرد وی از خانواده نیز منجر شد.

می دانید این مرد که بوده.. ؟ 

آری او کسی نبود جز حسین پناهی!

 

«به بهشت نمی روم اگر مـــادرم آنجا نباشد»